… وعسی ان تکرهواشیئا”وهوخیرلکم وعسی ان تحبو ا شیئا”وهوشرلکم والله یعلم وانتم لاتعلمون (و بسا چیزی را ناخوش داشته باشید که آن به سود شماست و بساچیزی را دوست داشته باشید که به زیان شماست، وخدا می داند و شما نمی دانید)
“سوره ی بقره آیه ی ۲۱۶”
خداوند بزرگ را سپاس میگویم که همیشه در شرایط سخت و بحرانی الطاف بیکرانش را نصیبم گردانیده است.
من در سال ۱۳۳۰ در تهران متولد شدم. مدرک تحصیلیام کارشناسی در رشته ی بازرگانی در سال ۵۴ است. دارای همسر و ۴ فرزند (۲ دختر و ۲ پسر) هستم.
پس از سال ها کار در بانک، نخست وزیری (سابق) و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، در سال ۹۰ بازنشسته شدهام.
رشته ی ورزشی مورد علاقهام ورزش باستانی است که از سن ۲۵ سالگی به آن پرداختهام. نقاشی و نوشتن رادوست دارم.
در خرداد سال ۸۳ دچارنوعی بیماری سرطان خون به نام “مولتیپل میلوما” شدم که از همان آغازبه من گفتند برای درمان قطعی آن تاکنون دارویی کشف نشده و همان طور که از اسم بیماری پیداست معمولاً مبتلایان به آن زیاد عمر نمیکنند. از همان ابتدا در بیمارستان نفت تحت درمان واقع شدم.در این مدت چندین مرحله شیمی درمانی و پرتودرمانی شده ام بیماری من در فاصلههای مختلف برگشت کرده است. یک بار در اواخر سال ۸۵ در بیمارستان امام خمینی (ره) به مدت۳۵ روز در اتاق ایزوله بستری و پیوند مغز استخوان (آتالوگ) شدهام لیکن یک سال بعد از آن، بیماری ام مجدداً برگشت نموده است. با هر دوره، شیمی درمانی دچار ریزش مو، سستی، بیاشتهایی و ضعف جسمی شده ام.
اکنون بیش از ده سال است که با این بیماری مقابله میکنم. و در این فاصله مبتلابه پوکی استخوان، شکستگی و درهم رفتگی مهرههای ستون فقرات، گردن و استخوانهای سینه و درد شدهام. لیکن در این مدت با یاری خدا توانستهام ضمن عمل به دستورات پزشکان با استفاده از تجربه و آموختههایم به نحو مطلوب با بیماری مقابله کنم. در حالحاضر، هنور سرپا هستم و به زندگی روزمره مشغول.
هدف از نگارش این دفتر، کمک به بیمارانی است که مبتلا به سرطان هستند و اسم بیماری برایشان ایجاد وحشت میکند و باعث می شود به جای ایستادگی و مقابله کاملاً مأیوس و بیحرکت شده و منتظر مرگ بمانند.
راهکارهای عملی که من در مقابله با این بیماری به کار بستهام شاید بتواند مفید باشد.
خدای بزرگ را شاکرم که اگر دچار این بیماری شدهام، لیکن تواناییهای دیگری به من ارزانی داشته که بتوانم بیماری را به هیچ شمرده و بیش از ۱۰ سال دوام آورم.
یکی از نعمتهای خداوندی که نصیب من شده، برخورداری از بیمه ی خدمات پزشکی و درمانی بیمارستان نفت است.
از آنجایی که از دغدغههای مهم بیماران سرطانی، پرداخت هزینه ی گزاف است قادر متعال را به خاطر این موهبت سپاس گفته، لازم می دانم از مسئولین بیمارستان نفت و کارکنان آن به ویژه کارکنان بخش شیمی درمانی،آقای دکتر شریفیان، آقای دکتر غریب، خانم دکتر صداقت،خانم شماعی که در درمان اینجانب زحمات زیادی کشیدهاند تشکر نموده و از خداوند بزرگ برایشان آرزوی توفیق نمایم.
از آقای دکتر صفائی،خانم نوروزی نیا و کارکنان بخش پیوند مغزاستخوان بیمارستان امامخمینی (ره) سپاسگزاری نموده و برایشان سلامتی و موفقیت را از خداوند متعال خواستارم.
از کلیه ی وابستگان، همکاران و دوستان که با دعای خالصانه و دلجوییهایشان موجب تقویت روحیه حقیر شدهاند سپاسگزاری نموده و برآورده شدن کلیه ی حاجاتشان را آرزومندم.
از همسر عزیزم که همیشه در کنار و همراهم بوده و مراقبت های دلسوزانهاش مرا در تحمل درد و بهبودی یاری کرده تشکر نموده و برایش آرزوی تندرستی دارم.
به پاس زحمات بیدریغ مادر مرحومم در پرورش حقیر و دعا های برخاسته از قلب پاکش که همیشه برایم رهگشا بوده از خداوند سبحان برایش طلب مغفرت نموده و ثواب این نوشتار را به روح بزرگش هدیه می کنم.