فروشگاه

بیداری کارآفرین درون

۱۸۰,۰۰۰ تومان

5 در انبار

  • توضیحات

    برای یک بار هم که شده به رؤیاهایتان اهمیت دهید. من این کار را کردم و تمام موفقیت‌های خود را مدیون چنین کاری هستم. من به یقین می‌دانم تنها با تفکری هوشیارانه نمی‌توانستم چنین موفقیت‌هایی را کسب کنم.
    ریچارد واگنر

    من طی ده سال گذشته با ده‌ها هزار مالک شرکت‌های کوچک و بزرگ در سرتاسر دینا راجع به موضوع کارآفرینی گفت‌وگو کرده‌ام. هدفم از چنین بحث‌هایی این بود تا بفهمم علت تأسیس چنین شرکت‌هایی توسط آن‌ها چه بوده است.
    و این که چرا از میان این همه شرکت، تعداد معدودی موفق می‌شوند و این که روی هم رفته نتایج چنین گفت‌وگوهایی چه چیزهایی را به دیگران می‌آموزد.
    من تمامی مطالبی که طی این سی سال یاد گرفته‌ام را در مجموعه کتاب‌های افسانه‌های کارآفرین که شامل نه جلد است، ذکر کرده‌ام. بر خلاف تصور عموم مردم،افرادی که شروع به راه‌اندازی یک کسب‌وکار می‌کنند کارآفرین نیستند بلکه کارشناسانی هستند که دچار شوک کارآفرینی شده‌اند.
    به همین دلیل زمانی که شما کتاب افسانه‌ی کارآفرینی با عنوان “چرا بیشتر کسب‌وکارهای کوچک موفق نمی‌شوند و راه حل چیست؟” وقتی کتاب را می‌خوانید، متوجه می‌شوید که چرا بیشتر کسب‌وکارهای امروزی به علت عدم رعایت قوانین و اصول نه تنها شغلشان بلکه زندگی‌شان را هم نابود می‌کنند.
    در این کتاب بیان شده است که کارشناسانی که دچار شوک کارآفرینی شده‌اند فکر می‌کنند چون در کار تخصصی و اصلی یک کسب‌وکار ماهر شده‌اند بنابراین می‌توانند به خوبی از عهده‌ی آن کسب‌وکار برآیند و آن را ارتقاء دهند. من در مجموعه کتاب‌های افسانه کارآفرینی چنین فرضیه‌ای را تصور فاجعه بار نام‌گذاری کرده‌ام زیرا بیشتر کسب‌وکارهایی که با چنین دیدگاهی آغاز می‌شوند به نابودی ختم می‌شوند.
    اگر معتقد باشید که راه‌اندازی یک کسب‌وکار تنها به انجام کار اصلی یا تخصصی خلاصه می‌شود مطمئن باشید هر قدر هم سعی و تلاش کنید در آن کار موفق نخواهید شد.
    همچنین در این کتاب بیان شده است که یکی از علت‌های شکست شرکت‌های نوظهور این است که صاحبان آن‌ها هر روز به سرکار خود می‌آیند تا تنها به وظیفه‌شان عمل کرده باشند. و به این نکته فکر نمی‌کنند که کسب‌وکار خود را به وجود آورده و سپس آن را ارتقاء دهند.
    پس از تعلیم، آموزش و کمک به بیش از شصت هزار صاحب کسب‌وکار کوچک و آشنا کردن آن‌ها با طرز فکر و فرایند افسانه‌ی کارآفرینی به جهت تغییر و بهبود شرایطی که در آن بودند دریافتم هر چیزی که ما به آن‌ها یاد می‌دهیم اگرچه برای کسب‌وکارشان ضروری به شمار می‌رود اما کافی نیست زیرا تمام این آموزش‌ها برای زمانی است که کسب‌وکارشان به‌تازگی آغاز شده است و آن‌ها در حال فعالیت هستند. در حقیقت چنین آموزش‌هایی تنها بخش کوچکی از یک پازل کسب‌وکار را کامل می‌کند در حالی که بخش بزرگ‌تر آن به زمان پیش از شروع کار باز می‌گردد. من تصمیم دارم در این کتاب اتاق رؤیایی که برای خود به وجود آورده‌ام را به شما نشان دهم. پیش از آغاز هر کاری باید ابتدا روی خودتان کار کنید به بیانی دیگر نقطه‌ی آغاز هر کاری خودتان هستید.

    نقطه‌ی شروع خودتان هستید
    درست است نقطه‌ی شروع تنها خودتان هستید. برای آن که بتوانید شرکت کارآفرینی خود راه‌اندازی کنید باید پیش از شروع کار، اتفاق منحصربه‌فردی در درونتان رخ دهد که من آن را لحظه‌ی الهام‌بخش یا درک ناگهانی نامگذاری کرده ام. درک ناگهانی زمانی برای شما رخ می‌دهد که جهان قسمتی از اسرار خود را برای شما آشکار می‌کند، به درستی که آن لحظه، لحظه‌ی فراموش‌نشدنی است.
    در آن لحظه کارآفرین هویت اصلی یک کسب‌وکار را درک می‌کند و رازی برایش آشکار می‌شود. این همان رازی است که در آن افراد، فرایندها، سیستم‌ها، ایده‌ها و حقایق، مشتریان ، سرمایه‌گذارها، فناوری و هدفی خارق‌العاده کنار هم جمع می‌شوند تا نتیجه‌ای به دست آید که همگی از آن رضایت داشته باشند، کم‌هزینه باشد و به‌وسیله‌ی تجربه به دست آمده باشد.
    هم‌زمان هم باعث رضایت عواطف می‌شود و هم کاملاً واقع‌بینانه در نظر گرفته می‌شود. کسب چنین نتیجه‌ای ارزش صرف زمان، پول، قوه‌ی تخیل ، انرژی زیاد را دارد.
    تمام این اتفاق‌ها پیش از رخ دادن و قبل از این که به صورت تصادفی یا از طریق ارتباط با دیگران و یا ارتباط میان رخدادهای مختلف رخ دهند و اهمیتی نیز نداشته باشند ابتدا در ذهن، قلب و تخیل کارآفرین پدیدار می‌شوند. قوه‌ی تخیل کارآفرین باانگیزه‌ای را به موجود می‌آورد و ایده‌ای به ذهن آن کارآفرین می‌رسد که تلاش می‌کند آن را به واقعیت تبدیل کند.
    این همان نکاتی است که این کتاب تصمیم دارد در رابطه با آن صحبت کند. این نکات راجع به بیداری کارآفرین و به وجود آمدن درک و فهمی است که در درونتان به وجود آمده است. و به شما نشان می‌دهد کارآفرینان چیره‌دست، توانا و متعهد چه عملکردهایی دارند که باعث می‌شود خودشان و نتایج کسب‌وکارشان نسبت به دیگران در رتبه‌ی بسیار بالاتری قرار بگیرند. و در آخر این کتاب شما را به اتاق رؤیایی دعوت می‌کند یعنی همان جایی که کتاب‌ها متولد می‌شوند.
    اولین گام راجع به اتاق رؤیا ، وارد شدن شما به آن جاست. در حال حاضر شما در آن جا قرار گرفته‌اید. روی تابلوی ورودی نوشته شده است” به اتاق رؤیاپردازی خوش‌آمدید” امیدوارم آمادگی کافی و برای تصمیم‌گیری سریع و عملکرد صحیح در شرایط سخت را داشته باشید. و نیز امیدوارم لباستان ضد عرق باشد تا شما را از رفتن به آن جا باز ندارند. زمان ورود به اتاق رؤیا بهتر است کمی بذله‌گو باشید اما احساسات و عواطف بچگانه را کنار بگذارید و راجع به این موضوع جدیت به خرج دهید. امیدوارم زمانی که از این اتاق بیرون آمدید و کار خود را آغاز کردید اگر به هر نحوی متحمل ضرر شدید یا انگیزه‌ی خود را از دست دادید یا کارآفرینی را کنار گذاشتید یا به شغل کنونی و همسر دوست‌داشتنی‌تان اکتفا کردید من را مقصر چنین رخدادهایی ندانید زیرا در این مسیر با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهید شد. این مسیر گاهی با شادمانی همراه است و شما از آن لذت می‌برید و گاهی نیز هیچ شادمانی و لذتی ندارد. اما به شما اطمینان می‌دهم حتی زمانی که شادمانی و لذتی در کار نیست بازهم شما در حال پیشرفت برای دستیابی به اهدافتان هستید.
    من قصد ندارم با ارائه‌ی مثال‌های کلیشه‌ای راجع به شکست‌های دیگران به درک و فهم شما توهین کنم و یا با نقل داستان‌های غیرواقعی که در آن از موفقت افراد سخن به میان می‌آید شما را ترغیب کنم. شما بچه نیستید بنابراین زمانی که با شادی وارد اتاق می‌شوید سعی کنید تا حد امکان قوه‌ی تخیل خود را مورد استفاده قرار دهید. و از تمامی استعدادهای نعمت‌هایی که به شما ارزانی شده است استفاده کنید تا فردی موفق شده و کارهای ناممکن را ممکن سازید. بعضی از افراد به علت جدی نگرفتن چنین موضوعی هیچ‌گاه به موفقیت دست نمی‌یابند تا بتوانند ناممکن را ممکن سازند. بدترین و دشوارترین چیز این است که ندانید چه زمان و از چه راهی می‌خواهید هزینه‌های زندگی خود را تأمین کنید و همواره سرگردان و بدون هیچ هدفی به انجام کارهای مختلفی مشغول شوید. من حتی بیشتر وقت‌ها نمی‌دانستم زنده هستم یا مرده‌ام چه رسد به این که بدانم باید وارد چه کسب‌وکاری شوم.
    آیا دوست دارید چیزهای بیشتری را بشنوید؟ پس گوش کنید: برای راه‌اندازی یا ایجاد یک زندگی ایده‌آل باید احساسی رؤیایی داشته باشید. شما باید هر لحظه منتظر فرصتی باشید قبل از آن که آن فرصت برای فرد دیگری مطرح شود. شما باید قبل از مطرح شدن چنین فرصتی برای دیگران موفق شوید و آن فرصت را کاملاً تصرف کنید. بنابراین موضوع اتاق رؤیا را جدی بگیرید. آن اتاق شما را به مبارزه دعوت می‌کند.
    و من به شما تعهد می‌دهم که اگر آن مبارزه را بپذیرید نهایت کمک را به شما می‌کنم تا قادر باشید ایده‌های خارق‌العاده و منحصربه‌فرد خود را عملی کنید و به شدت هیجان زده شوید.
    اما حقیقت تلخ و ناامیدکننده‌ای وجود دارد: بهترین کارآفرینان در حالی که با کشف جدیدشان پر از شوق و اشتیاق هستند، کار خود را آغاز می‌کنند و تصور می‌کنند دیگر همه چیز ایده آل است و راهی که انتخاب کرده‌اند به موفقیت منجر می‌شود اما متأسفانه این‌گونه نیست. آن‌ها به سرعت در می‌یابند که در مشکلات گیر افتاده اند.
    اما دیگر خیلی دیر شده است. در اینجاست که بعضی از افراد باری دیگر وارد اتاق می‌شوند و تعدادی دیگر که تعداد زیادی هستند از آن کناره‌گیری می‌کنند. شما یک بار شکست خورده‌اید اما بلند می‌شوید. حال سؤال اصلی‌تان از اتاق رؤیا این است:
    حالا چه می‌شود؟
    حالا کجا برویم؟
    ایده‌ی بزرگ بعدی چیست؟
    آیا واقعاً حاضر هستید آن را یک بار دیگر انجام دهید؟
    واقعاً قصد دارید یک بار دیگر آن را انجام دهید؟
    اگر این‌طور است پس به اتاق رؤیا خوش آمدید. بیایید باهم به رؤیاپردازی مشغول شویم.

  • هنوز نقد و بررسی وجود ندارد

    هنوز رتبهدهی نشده است

    اولین نفری باشید که برای بررسی است “بیداری کارآفرین درون”