فروشگاه

از صفر به یک

۲۰۰,۰۰۰ تومان

4 در انبار

  • توضیحات

    لحظات طلایی در کسب و کار فقط یک‌بار رخ می‌دهند. «بیل گیتس» بعدی دیگر سیستم‌عامل نمی‌سازد. «لری پیج» یا «سرجی برین» بعدی دیگر موتور جستجو نمی‌سازند و «مارک زاکربرگ» بعدی هم شبکه‌ی اجتماعی تولید نمی‌کند. اگر از این افراد تقلید می‌کنید و کاری که آن‌ها کردند را تکرار می‌کنید، پس در حقیقت در حال یادگیری چیز جدیدی نیستید.
    البته تقلید از یک الگو خیلی راحت‌تر از ایجاد چیز جدید است. اگر کاری را انجام دهیم که در حال حاضر روش انجام آن را بلد هستیم، دنیا را از ۱ به n می‌رساند، در حقیقت چیز آشنایی را به دنیا اضافه می‌کند؛ اما هر بار که چیز جدیدی تولید می‌کنیم، در حقیقت از ۰ به ۱ می‌رسیم. خلق کردن یک حرکت منحصر به فرد است، همان‌طور که لحظه‌ی خلق کردن نیز فوق‌العاده است و نتیجه نیز همیشه تازه و عجیب است.
    اگر شرکت‌های آمریکایی در کار سخت خلق کردن چیزهای جدید سرمایه‌گذاری نکنند، در آینده بدون شک شکست می‌خورند و اهمیتی ندارد که در حال حاضر چه سودی به دست می‌آورند. چه اتفاقی می‌افتد اگر همه‌چیز را از تنظیم و دستکاری کردن خطوط قدیمی تولید که به ارث برده‌ایم، به دست بیاوریم؟ برخلاف آنچه به نظر می‌رسد، پاسخ به این سؤال تهدیدکننده‌تر از بحران ۲۰۰۸ است. «بهترین روش‌ها» به بن‌بست می‌رسند؛ بهترین مسیرها جدید و امتحان نشده هستند.
    در دنیای دیوان‌سالاری‌های اداری غول‌پیکر عمومی و خصوصی، جستجوی مسیر جدید مانند امید به معجزه است. در حقیقت، اگر کسب و کاری می‌خواهد به موفقیت برسد، به صدها، یا هزاران معجزه نیاز دارد. این واقعیت شاید افسرده کننده باشد اما لازم است: انسان‌ها با توانایی ایجاد معجزه با سایر گونه‌ها فرق دارند. این معجزه‌ها را «فناوری» می‌نامیم.
    فناوری، معجزه است؛ زیرا ما را قادر می‌سازد که کار بیشتری انجام داده و در عین حال دیگر ظرفیت‌هایمان را در حد بالا نگه داریم و کمتر آن‌ها را مصرف کنیم. سایر حیوانات به صورت غریزی چیزهایی مانند سد یا کندوی عسل می‌سازند، اما ما تنها حیواناتی هستیم که می‌توانیم چیزهای جدید خلق کنیم و روش‌های جدیدی برای ساختن آن‌ها پیدا کنیم. انسان‌ها از کاتالوگ‌های کیهانی که در گذشته به ما داده شده استفاده نمی‌کنند تا چیزی را بسازند؛ بلکه با خلق فناوری‌های جدید، برنامه‌ی جهان را دوباره از نو می‌نویسیم.
    این‌ها حقایق اولیه‌ای هستند که به کلاس دومی‌ها آموزش می‌دهیم، اما در دنیایی که بیشتر کارهای ما تکرار کارهایی هستند که قبلاً انجام شده‌اند، پس به‌راحتی این حقایق را فراموش می‌کنیم.
    صفر به یک به روش ساخت شرکت‌هایی می‌پردازد که چیزهای جدید خلق می‌کنند. صفر تا یک به تمامی مسائلی می‌پردازد که من به عنوان بنیان‌گذار مشترک «پی‌پال» و «پالانتیر» و سرمایه‌گذار صدها استارت‌آپ مانند «فیس‌بوک» و «اسپیس ایکس» یاد گرفته‌ام؛ من به الگوهای زیادی رسیده‌ام و آن‌ها را در اینجا بیان می‌کنم، اما این کتاب فرمولی برای موفقیت ارائه نمی‌کند. پارادوکس آموزش کارآفرینی این است که چنین فرمولی برای موفقیت لزوماً نمی‌تواند وجود داشته باشد؛ زیرا هر ابتکاری جدید و منحصر به فرد است و هیچ مقامی نمی‌تواند با اصطلاحات عینی تجویز کند که چطور باید مبتکر باشیم. در حقیقت، قدرتمندترین الگو که تا به حال به آن رسیده‌ام این است که افراد موفق در مکان‌های غیر قابل انتظار، ارزش پیدا می‌کنند و با تفکر درباره‌ی کسب و کار از دیدگاه اولین اصول به این کار می‌پردازند و توجهی به فرمول‌ها ندارند.
    این کتاب حاصل دوره‌ی آموزشی استارت‌آپ‌ها بود که در ۲۰۱۲ در استنفورد آموزش می‌دادم. دانشجویان کالج در چند تخصص می‌توانند مهارت کسب کنند، اما خیلی آن‌ها هیچ وقت یاد نمی‌گیرند که در دنیای بزرگ‌تر با این مهارت‌ها چه کاری انجام بدهند. هدف اولیه‌ی من در آموزش کلاس‌ها این بود که می‌خواستم به دانشجویان کمک کنم که افق دید خود را گسترده‌تر از مسیرهایی کنند که متخصصان دانشگاهی به آن‌ها آموزش می‌دهند و به دنبال آینده‌ی وسیع‌تری باشند که خودشان خلق می‌کنند. یکی از آن دانش‌جویان، به نام بلیک مسترز، از تمام جزئیات کلاس یادداشت‌برداری کرد که حتی در خارج از دانشگاه هم دست به دست می‌گشت و در صفر به یک با این دانشجو کار کردم تا یادداشت‌ها را بازیابی کرده و به دست گروه بزرگ‌تری از مخاطبان برسانیم. دلیلی ندارد که آینده فقط در استنفورد، یا در دانشگاه یا در دره‌ی سیلیکون محصور بماند.

    وقتی‌که به آینده فکر می‌کنیم، امیدواریم آینده‌ای پر از پیشرفت داشته باشیم. این پیشرفت می‌تواند دو شکل داشته باشد. پیشرفت افقی یا عمودی یعنی کپی کردن چیزهایی که خوب کار می‌کنند؛ یعنی رفتن از ۱ به n. تصور پیشرفت افقی خیلی ساده است، زیرا در حال حاضر می‌دانیم که چه شکلی خواهد بود. پیشرفت عمودی یا متمرکز یعنی انجام دادن کارهای جدید، رفتن از صفر به یک. تصور کردن پیشرفت عمودی دشوارتر است، زیرا باید کاری را انجام دهیم که تا به حال کسی انجام نداده است. اگر یک ماشین تایپ گیر بیاورید و ۱۰۰ نسخه از روی آن بسازید، همان پیشرفت افقی است. اگر ماشین تایپ گیر بیاورید و واژه‌پرداز بسازید، یعنی به سمت پیشرفت عمودی رفته‌اید.

  • هنوز نقد و بررسی وجود ندارد

    هنوز رتبهدهی نشده است

    اولین نفری باشید که برای بررسی است “از صفر به یک”