پدر بازاریابی نوین ایران را دعا کنید

پدر بازاریابی نوین ایران را دعا کنید  استاد روستا پدر علم نوین بازاریابی ایران بعد از بهبودی از عمل سنگین جراحی در اولین ساعات هوشیاری بعد از عمل رسالت جدید خود را تعیین کرد.

انسان وارسته و استاد علم و اخلاق و پدر دوست داشتنی بازاریابی نوین ایران اولین پیام بعد از بهبودی را برای اساتید دانشجویان و مدیران ایرانی پیام امید

و آرزو وانتقال دانش و تجربیات بازاریابی نوین و برنامه ریزی برای مدیریت عمر عنوان نمود برای مشاهده ادامه صحبت های استاد  روستا عزیز به لینک زیر مراجعه و برای سلامتی و بهبودی کامل ایشان دعا بفرمائید.

پدر بازاریابی نوین ایران را دعا کنید

همیشه بررسی فرازوفرود زندگانی بزرگان می‌تواند در انتخاب مسیر و و رسیدن به اهداف نسل‌های بعدی فواید زیادی داشته باشد . زندگی این عزیزان چراغ راهی است که شاگردان با روشنایی آن چراغ به سرمنزل مقصود رهنمون می‌شوند.پستی‌وبلندی که اساتید ما با امکانات و شرایط زمان خودشان که مطمئناً در شرایط سخت و با امکانات اندکی همراه بوده می‌تواند انگیزه خوبی در نسل‌های بعدی که امکانات و تجهیزات به روز و کارآمدی در اختیاردارند ایجاد نماید.

دکتر احمد روستا انسان فرزانه و خودساخته‌ای است که از طبقه متوسط جامعه رشد کرده و به درجات عالی علمی رسیده و توانسته با انتقال دانش و تجربیات خود به شاگردان زیادی علم نوین بازاریابی را در ایران پایه‌گذاری نماید.

دکتر روستا انسانی است با سرشت پاک، ونیت خالص همیشه در انتقال دانش و تجربیات با قلبی آکنده از ایمان درونی و چهره‌ای نورانی باصفای درونی یک ایرانی در خدمت آموزش بازاریابی نوین این مرزوبوم بوده است.

پدر بازاریابی نوین ایران را دعا کنید

مطلبی که در زیر می‌آید قسمتی از اوراق زندگی استاد روستا و مسیر و راهی است که استاد طی نموده و انشاا… این نوشته بتواند راهنمایی ارزنده و کارساز باشد برای تشنگان آموزش بازاریابی نوین در کشور عزیزمان ایران اسلامی و دیگر بلاد جهان.

 متولد عروس کویر ایران

من احمد روستا هستم در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۲۷ در شهر یزد (یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران که در زمان یزگرد دوم پادشاه ساسانی ایجادشده است. در مورد یزد همین نکته بس که عروس کویر ایران شهرت دارد و معماری ویژه کویری چون نگین انگشتری می‌درخشد؛ و خلق‌وخوی سخت‌کوشی و مقاومت و استواری را به مردمانش هدیه می‌دهد.) من در یک خانواده‌‌ای که مادر فرهنگی و پدر بازرگان بود متولد شدم.

(ذکر این نکته مهم است که استاد در خانواده‌ای مادر فرهنگی و پدر بازرگان توانسته مسیر زندگی خودش را درزمینه فرهنگ و آموزش و بازرگانی و بازاریابی انتخاب و رسالت زندگی خودش را پایه‌گذاری نماید.)

پدر بازاریابی نوین ایران را دعا کنید

پدر و مادر در مسیر زندگی تحصیلی و حرفه‌ای من نقش چشم‌گیری داشتند. دوران دبستان که آن موقع دوره شش‌ساله بود، من در دبستان انوشیروان عادل یزد گذراندم. در آن زمان من جزو شاگردان ممتاز دوره‌ی ابتدایی بودم.

مدیریت را با ادبیات خودم دقیقاً سال­ها قبل تعریفی کردم که آن‌هم برای اولین بار در جامعه بود که در هیچ کتاب خارجی­ای نبود. وقتی می­گوییم تحول مدیریت یعنی در همین معنا و مفهوم مدیریت. ما دو بیت شعر داریم در فارسی می­گوییم

جهان چون خط‌وخال و چشم و ابروست      که هر چیزی به‌جایی خویش نیکوست.

البته واقعیتش جهان چون خط‌وخال و… یک بیت شعر دیگر داریم می­گوییم

 اندازه نگه‌دار که اندازه نکوست،            هم درخور دشمن است و هم درخور دوست.

 اگر شما این دو مصرع هر چیز به‌جای خویش نیکوست و اندازه نگه‌دار که اندازه نکوست را به هم وصل کنید، حالا یک تعریفی از مدیریت شکل می­گیرد. که آن این است: مدیریت عبارت است از دو واژه: انتخاب و استفاده درست از هر چیز برای دست­یابی به اهداف زندگی. اولین عامل مدیریت انتخاب است. اگر خواستید تمام انسان­ها را ارزیابی کنید ببینید نوع انتخاب و کیفیت انتخاب­هایشان چه بوده است. انتخاب هم یعنی تصمیم. بنابراین بسیاری از شادی و غم­هایی موفقیت و شکست­ها، ناشی از نوع و کیفیت انتخاب‌های شما تا این لحظه بوده است. انتخاب همسر، رشته تحصیلی، شغل، روابط اجتماعی، فرصت­ها، منابع، پدیده­ها، هر منبع، عمرت، پدیده­ها، آدم­ها. پس اولین کاری که باید بکنید در مدیریت انتخاب است. انتخاب درست، کلمه درست را ما ساده برخورد کردیم درحالی‌که من بازش کردم. درست چهار واژه است. به‌جا، به‌موقع، به‌اندازه، برازنده. یعنی از این به بعد تا می­گویند درست، آیا به‌جا هست؟ حتی کلامی که به کار می­برید، رفتاری که انتخاب کردید، آدمی که  آیا به‌جاست؟ آیا به‌موقع است؟ آیا در حد و اندازه من هست یا دارم ادا دیگری را درمی‌آورم؟ آیا به من می‌آید؟ برازنده . برازنده یعنی باارزش‌های من سازگار هست یا نه. ما بسیاری از گرفتاری­های امروز زندگی­مان از انتخاب­های نادرست است. دیر جنبیدیم. جایش آنجا نبود. در حد و ظرفیت من نبود یا طرف و برازنده و سزاوار شخصیت،  اصالت، هویت و ارزش­های من نبود و به‌عکس. یک واژه­ی ساده به‌جای واژه، من همیشه می­گویم بگویید ویژگی نه واژه. واژه را به ویژگی تبدیل کنید و ویژگی را به یک پدیده ویژه تبدیل کنید دقت کنید انتخاب­هایتان درست باشد. انتخاب برای درست بودن یعنی تصمیم درست،   الزامات انتخاب چیست؟ اول آگاهی و اطلاعات درست است. اطلاعاتی که مرتبط باشد، معتبر و دقیق باشد، به‌روز و کامل باشد. خود این اطلاعات چهار ویژگی دارد. مرتبط باشد، کامل باشد، به‌روز باشد، و معتبر باشد؛ یعنی درست باشد. این اطلاعات از مثلث زیر بوجود می‌آید: تحقیق، آموزش، مشورت. مشاوره، آموزش، تحقیق. چیزی که جدی نمی­گیریم. فکر می‌کنیم اطلاعات زیادی داریم. گاهی برو با یک آدم بزرگ­تر مشورت کن. گاهی برو یاد بگیر. گاهی تحقیق و بررسی کن تا بدانی بر اساس چه اطلاعاتی داری تصمیم می­گیری. خود انتخاب تنها دانش نیست، بینش هم مهم است. پس هم بینش داشته باش، هم دانش، هم تجربه، هم مهارت، یادگیری. همه­ی این­ها تازه کجا؟ انتخاب زمانی می­تواند خوب باشد که نه در خشم باشد، نه در عصبانیت. نه در دلسوزی افراطی و دل­رحمی باشد، نه در سنگدلی و بی­تفاوتی. پس شرایط انتخاب مهم است. فضای انتخابت چیست؟ در چه جایگاهی هستی؟ در چه حال و هوایی هستی؟ بنابراین در خود کلمه انتخاب  دنیایی مطلب وجود دارد. حالا چرا انتخاب­هایمان درست نیست؟

• عجولیم. عوامل آسیب­رسان انتخاب: شتاب و عجله.

• هیجان‌زده است. پر از هیجان است و احساس.

• اطلاعاتمان ناقص یا نادرست است. سطحی و بی­ربط است.

• یا بیش‌ازحد دهان­بینیم؛ یعنی تحت تأثیر دیگران هستیم. یا بیش‌ازحد خودشیفته­ایم. فکر می­کنیم خیلی می­دانیم. همه­ی این­ها در زندگی و گاهی انتخاب­های ما به این دلیل درست نیست که ما انتخاب نمی­کنیم. برایمان انتخاب می­کنند. چون تمرین نکردیم. چون یادمان ندادند، پرورش پیدا نکردیم که ما هم حق انتخاب داریم. درنتیجه به انتخاب­های درست عادت نمی­کنیم. انتخاب­های نادرست باعث می­شود که بسیاری از آثار دلخواه به آثار منفی تبدیل شود. زندگی­ای که می­خواهیم شکل نگیرد.

• استفاده هم باید درست باشد. شما رشته­ی تحصیلیت را خوب انتخاب کردی، شغلت را خوب انتخاب کردی، اما از وقتی به دانشکده آمدی دیگر از این فرصت کلاس رفتن، یادگرفتن درست استفاده نکردی. یعنی استفاده­ات به‌جا، به‌موقع، به‌اندازه، برازنده نبود. استفاده­ات بر اساس واقعیت­های یادگیری نبود. پس گاهی ما استفاده­هایمان نادرست است. استفاده یعنی به‌کارگیری هر چیزی. به‌کارگیری عمرت، منابع مالی، منابع انسانی، هوش و استعدادت، قابلیت­هایت، داشته‌هایت. وقتی من از داشته­ها و منابع خودم خوب استفاده نمی­کنم و استفاده  من به‌جاو به‌موقع و به‌اندازه نیست، چطور انتظار دارم که موفق بشوم؟ پس مدیریت دو واژه است. انتخاب درست، استفاده درست. استفاده یعنی به‌کارگیری. به‌کارگیری هر چیز. هر چیز  از عمر و فرصت تا پدیده­ها، ابزارها، امکانات و هر چیز انسان­ها. ما گاهی اوقات از آدم­ها، از روابطمان درست استفاده نمی­کنیم. یاافراطی یا خیلی تفریطی عمل می‌کنیم. همین عامل شکست می­شود چون نتوانستیم از ارتباطاتمان استفاده کنیم. از علممان. مدرک داریم ولی از این علم خوب استفاده نکردیم. از محبتمان، از خیلی از داشته­ها و نعمت­هایی که خداوند به ما داده. از عقلمان! ما از عقلمان استفاده نمی­کنیم. در به‌کارگیری عقلی که خداوند به ما داده، خودمان را محروم کردیم.   استفاده درست مهم است و خود استفاده  باید به‌جا، به‌موقع، به‌اندازه باشد یعنی اعتدال داشته باشیم. اگر در دیزی باز است حیای گربه باشد. نیاییم بی‌خیال از همه­ی معیارها، ارزش­ها هرچه به ما گفتند باید استفاده کنیم، آن‌هم بی‌حدومرز بخواهیم استفاده کنیم. استفاده هم حد دارد.

• انتخاب درست، استفاده درست برای رسیدن به اهداف. انسانی که هدف نداشته باشد اصلاً نمی­تواند به نتیجه برسد. این سه حرف را به یک عنوان دیگر بیان می‌کنم. انتخاب می­شود تصمیم­گیری. استفاده می­شود به‌کارگیری. به هدف رسیدن می­شود نتیجه­گیری. پس یک تعریف جدید از مدیریت می‌رسیم:

مدیریت چیست؟

تعریف مدیریت ازنظر دکتر روستا

 تعریفی از مدیریت وجود دارد که این است: مدیریت عبارت است از دو واژه: انتخاب و استفاده درست از هر چیز برای دست­یابی به اهداف زندگی. اهداف والا. اولین عامل مدیریت انتخاب است. اگر انسان­ها را ارزیابی­شان کنید ببینید نوع انتخاب و کیفیت انتخاب­هایشان چه بوده است. انتخاب هم یعنی تصمیم. بنابراین شما بسیاری از شادی و غم­های ما ، موفقیت و شکست­ها، ناشی از نوع و کیفیت انتخاب‌های ما تا این لحظه بوده. انتخاب همسر، رشته تحصیل، شغل، روابط اجتماعی، فرصت­ها، منابع، پدیده­ها، هر چیزی که گفتیم. پس اولین کاری که باید بکنید در مدیریت انتخاب است. انتخاب درست، کلمه درست را ما ساده برخورد کردیم درحالی‌که من بازش می‌کنم. درست چهار واژه است. به‌جا، به‌موقع، به‌اندازه، برازنده. یعنی از این به بعد تا می­گویند درست، آیا به‌جا هست؟ حتی کلامی که به کار می­برید، رفتاری که انتخاب کردید، آدمی که… آیا به‌جاست؟ آیا به‌موقع است؟ آیا در حد و اندازه من هست یا دارم ادای دیگری را درمی‌آورم؟ آیا به من می‌آید؟ برازنده . برازنده یعنی باارزش‌های من سازگار هست یا نه. ما بسیاری از گرفتاری­های امروز زندگی­مان از انتخاب­های نادرست است.

پدر بازاریابی نوین ایران را دعا کنید

لازم به ذکر است مجموعه داستان زندگی استاد دکتر احمد روستا در حال تدوین و گردآوری توسط انتشارات نوآوران سینا می باشد که بزودی در اختیار علاقمندان استاد و مشتاقان علم نوین بازاریابی قرار خواهد گرفت.